نگی که من برا تو یه فرد بی نشون بودم
نگی که بی تو فقط با همه دیگرون بودم
توی قلب من فقط اسم تو پیدا می کنن
تو وجودم همه جا قفل تو رو وا میکنن
اون کلید قفل من در همه هستیم توبودی
عشق واون خاطره های ناب مستیم تو بودی
من و شمع و گل و پروانه وبلبل همه سوز
همه عشق و همه پاک و همه شب باهمه روز
دلبری با تو که باعشوه و با غمزه ناز
می بری این دل صد پاره من را به نیاز
راز و اسرار درونم به هزار سوزوگداز
می کنم بهر تو افشا که شدی محرم راز
چون در آغوش منی شعبده ها ساز کنی
مستی و عیش و طرب با سخن آغاز کنی
لب که تا بر لب تو می نهم ای دلبر من
میرود هوش زسر چون تو شوی سرور من

گمان این است شادی شاد کردن
دل دیوانه را آزاد کردن

گمان این است یاران شاد باشند
ز غمهای جهان آزاد باشند

گمان این است همدردی و یاری
کنار دوست بودن وقت زاری

الهی رویتان غم را نبیند
زدنیا جز رخ شادی نبیند

من اونو دیدم به من گفت که بهت بگم میاد
به تموم عاشقا منتظرا بگم میاد

قصه رفتنشو گفت که فراموش بکنیم
منتظر باشیم همین روزا باید بگم میاد ....

اگه رفته رفتنش دست خود خودش نبود
از چشمام اشک میریزم بپاش می خوام بگم میاد

شاید اون روزی که اون میاد دیگه من نباشم
ازهمین حالا باید داد بزنم بگم میاد

****
اون میاد دنیا رو از مهر صفا پر میکنه
دلای عاشق و از نو ر خدا پر میکنه

چشمان تو را هنگام وداع به خاطر سپردم
شکست خود را در امتداد کوچه تنهایی شنیدم
شبهای بدون صبح را سپری کردم
ولی هنوز تو را از خاطر نبردم
به خانه برگرد
خانه تو این قلب کوچک من است

از آخرین باری که دیدمت مدتی گذشته ....خیلی به من محبت داشتی ...نمی دونم چرا ولی ....

مدتی میشه رفتی . بازم نمی دونم چرا .. امیدم دوستی بود و دوست داشتن ولی انگار بازهم قسمت نبود ...

خلاصه ..
تو رو هم گمت کردم ...
اما می دونم که یک روز دوباره پیدات می کنم ... ولی ایندفعه دیگه گمت نمی کنم ...

....عمریست دلم بسته به گیسوی تو ای دوست....
دل در گرو روی تو و مهر تو ای دوست

....خواهم که ببینم رخ زیبای تو ای دوست
ناز تو خریدار من ای خوب من ای دوست

زلزله

وای ددم وای
دیدی چی شد ! نزدیک بودا ..
 هممون بیوندیم به ملکوت اعلی
پسر عجب زلزله ای بود نزدیک بود بشیم بم !!
به هر حال این تاوان گناهان ماست
تاوان گناهان یک ملت که بی خیال از همه جا مشغول دوز و کلک و حقه بازیها شون هستند
باشد که آئینه عبرت باشد برای ما و همه آیندگان ..
به قول شاعر وای به حال اون ملتی که از تاریخ خودش درس نگیره
ملت ایرانم که همیشه خدا دچار تکرار تاریخه
خوب چه کنم که ..
به هر حال ما یه مدتی نبودیم دوستانم که خبری از ما نمی گیرن
اینجا هم تنها جای ارتباط ما با دوستان شده
خدائیش حال نمی کنین من چه غضر با حال بیدم
همتون رو دوست دارم ازته قلب

سلام
امروز چند روزه که حالم ای بدک نیست . دیگه خیلی کمتر بیادت می افتم فقط امیدوارم که دیگه از یادم بری و هیچوقت برنگردی
راستی چرا ما آدما اینقدر زود دل می بندیم و دیر دل میکنیم
چرا وقتی یکی به ما بد میکنه بیشتر دوستش داریم و یادش می افتیم؟؟؟
من دیگه از امروز تصمیم خودم رو گرفتم

دیگه سعی میکنم زیاد بهت فکر نکنم
مگه تو بیاد من و اشکای من هستی؟؟؟ مگه تو اصلا یه ذره از محبتایی که بپات ریختم رو یادت هست؟؟
پس چرا من همه ش خودم رو بکشم و بیاد تو باشم؟؟؟

واقعا میگم ها!!!!!!! چرا باید اینطور باشه؟؟؟
اینقدر تنها بشین تا جونت در بره دیگه هم دوستت ندارم به هیچ عنوان

میدونم یه روز برمیگردی چون از من بهتر هیچ کجای دنیا گیرت نمیاد
ولی
دیگه دیره عزیز
دیگه دیره

الآنشم که برگردی ها دیگه عمرا تحویلت بگیرم عمرا

تصمیم خودمو گرفتم تو هم منو خوب میشناسی وقتی تصمیم بگیرم دیگه محاله ممکنه که منصرف بشم
تو هم هی بزن تو سر خودت کیه که برگرده


دیوونه سلام
برات هزار تا آرزوی قشنگ میکنم اولیش اینه که بتونی گریه کنی دومیش ایننه که بتونی حقیقت رو ببینی سومیش اینه که نتونی سیاهی رو ببینی چهارمی هم مال خودت هر چی دوست داری بگو..........
دوست دارم دیوونه
حالا که حرف چشم اینم مینویسم
یک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگریست
چون روز وداع آمد آن را بستم
گفتم نُگریستی نباید نِگریست
دوستون دارم


چـــــــــرا ما از هم دوریم ؟
بدون چشمهایم چه کنم ؟
آنقدر دلم تنگ است که دیگر آسمان درونش جا نمیشود ...
انقدر دلم تنگ است که ستاره ها هم جایی ندارند ...
فقط تو مانده ای و عشقت ...
نمی خواهم ، هیچکدام از تحفه هایت را نمی خواهم
فقط بیا
بیا و دلم را دریاب و غربت گونه هایم را
تو که نیستی انگار تمام نسترنها مرده اند
اقاقیها بالا نمی روند
حتی گربه همسایه هم نمی دوود .
همه ساکن
همه صامت
بیا
دلم تنگ است . بیا .