اگر مردم.......
اگر روزی مردم ، تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم
بر روی سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جایه معشوقم برایم گریه کند ...
چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم ...
و آخر اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم ............
دوباره اومدیم بعد یه عمر ...
این خدمت مقدس سربازی مگه میزاشت ما فکرمون آزاد شه همش دنبال دو دره بازی و جیم کردن و دم این سرهنگ و اون سرگردو ببین بودیم تا بیایم خونه بگیرین بخوابیم تا صبح فردا که باز بریم تو اون پادگان لعنتی البته حالشو می داد همش شد واسم خاطره چه خوب و چه بد الان که تمام شده می فهمم چه دورانی رو راحت از دست دادم بی خیال دنیا بی خیال همه چیز فقط می خوابیدیم و بیدار می شدیم هیچکی کاری به کارمون نداشت سرمون تو لاک خودمون بود ولی حیف که تموم شد به هر حال دنیا می گن محل گذره راست می گن خیلی هم زود می گذره یه هو می بینی عمرت تموم شد و تو تابوت داری میری سینه قبرستون !!! ( البته دور از جون شما )
به هر حال ....
یه چند وقتی اساسی نبودیم تو این مدت خیلی چیزا عوض شد خیلی ها رفتن و خیلی ها اومدن خیلی ها بزرگ شدن و خیلی ها همون قدی موندن خیلی ها خیلی کارا کردنو خیلی ها خیلی کارا رو که می تونستن انجام بدن انجام ندادن .
به هر حال دیگه تموم شد
می بینمتون امیدوارم پر بار باشم واستون.....
سلام
باعرض پوزش مجدد از دوستان .
این چند وقتی که نبودیم دنبال یه سری کارا بودیم آقا داستان دار شدیم ما با این خدمتمون...
هر کار می کنیم زودتر تموم شه لامذهب مگه ولمون می کنن شدیم نوکر به جیره و مواجب دولت .
آقا جون کندنی رو باید کند مگه ما اون اول دلمون می خواست ۲ سال آویزون باشیم حالا که شدی باید تا تهش آویزون باشی ...
به هر حال ما که تموم کردیم البته تازه رفتیم تو اضاف به قول بروبچ مت مون دیگه رفته بالا و نمیکشه این لباس و کلاه مونم دیگه نمیکشه هر روز یه جاشون تلینگش در میره ( تلینگ = زوار در رفتن )
پ . ن
به هر حال فعلن هم قصد ازدواج ندارم .
آقا این قرار وبلاگیها هم داره یه جورائی داستان دار می شه قراره با این داشمون بریم تهران به هر حال منتظر باشین که حاجیتون داره میباد زت زیاد تا دیدار بعدی
وعده دیدار ۲۰ آبان پارک ملت تهران
نمی دوم این بلاگ اسکای چیکار میکنه فونتا مو ریخته بهم اعصابمو اساسی داغون کرده دوست دارم شیکمشو سفره کنم ...
پ.ن : آغا فحش نده میزنم تو دهنتا .
خوب داشتم می گفتم این داشمون محسن اومده اینجا غلامم داش محسن .
یکی دیگه از بچه ها از آموزشی خدمت برگشته امشب کلی خندیدم جاتون خالی عشق و حال اساسی به راه بود بابا ...
پ.ن : عزیزم اونی که فکر می کنی من نیستم ..
به هر حال صفا تو عشق است لوطی ..
اوضاع مملکت همچنان در دست اجانب هی می گن کار انگلیساس من قبول نمی کردم اما ظاهرا باید کم کم قبول کنیم نمی دونم اینا چرا جدیدا بنزین رو گرون نمی کنن !!
خوب آبجی و داداشهای خودم وقت خواب همگی جیش بوس لالا ...