شما نمی توانید چیزی جز سایه تان را ببینید
زیرا پشت به خورشید کرده اید!
در برابر خورشید صبحگاهی آزادید
و در آنجا که نه خورشید است و نه ماه و ستاره
نیز آزادید بلکه
هرگاه چشمهایتان را در برابر هستی ببندید
باز هم آزادید!
اما در برابر آنکه دوست می دارید برده اید
زیرا او را دوست می دارید
و در برابر آنکه شما را دوست می دارد نیز برده اید
زیرا او شما را دوست می دارد!
نظر یادتون نره ..
یلام
قشنگ بود
به منم سر بزن
سلام سهیل جان ...
کارت درسته داداش
به کلبه آبی من تشریف بیار خوشحال می شم
موفق باشی
منتظرم
بسوی آینده <--> www.fu20.com
لطفاً فقط کاری که به تو می گویم انجام نده؛ کاری که ضروری است انجام بده <--> http://f2.persianblog.com
سلام
شعرتون زیبا بود...
اسمش فقط بردگیست !
((:
شعر زیبایی بود ... زیبا با معنی مختصر !
شعرش مزخرفه
تازه پسره هم در نقش ظاهر شده
سلام. خوب می نویسی. ممنونم که به من سر زدی عزیز. در جواب سوالت هم باید بگم که شمالی هستم.
سلام عزیز...
کجا برم که خورشید نباشه ماه نباشه ستاره نباشه؟
زیر دریاها هم که بری اینا هست ...
مگر اینکه بری رو صندلی پارک بشینی و ..... گریه کنی...
موفق باشی
به من سر بزن