مجازات عاشقی....

با خیالت لب دریا
نشستم من تک و تنها
هنوز نمیشه باورم
رفت از پیشم اون دوتا چشما
تو بودی در کنارم٬
میدیدم با تو تنهام
ولی پر بود همه جونم٬از حضورت:دلم٬دستام٬رگهام و هردوتا چشمام
تو بی انصاف تو یک لحظه بریدی٬حالا من بی تو تنها تر...
حجم خالی تن و جونم٬به جای تو پر از ماتم
چی میخواستی گل حسرت٬
قشنگ تر از تمام عشق یک آدم؟؟؟
باشه٬رفتی خیالی نیست
نمیخوام باشی هم اصلا
دیگه حالا شده عادت تموم حفره های خالی تن و جونم
فقط ای کاش می گفتی چرا آخه؟
به چه جرمی؟
شدم قربونی چی گل نازم...................

به چه جرمی عاشق را مجازات می کنن....

مگر تاوان عشق را عاشق نمی دهد ..

پس چرا دیگر مجازاتش می کنند ...

آری این است تاوان عاشقیت ....

به قول داشم بهروز تو فیلم سوته دلان...

بلا روزگاریست عـــــــــاشقــــــیت.........

اینم عکس مرحوم علی حاتمی خالق سوته دلان ....

 آره داش ...

بلا روزگاریست عـــــــــاشقــــــیت.........!!!!! 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
علی سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:55 ب.ظ

سلام داشم سهیل...
نبینم به درختی تکیه کردی بابا؟
اون داشمون بهروز فقط با ۳ نفر عاشقیت داشت ولی من از وقتی یادم میاد تو ۱ عاشق جگرسوخته ای هستی که با پرواز عشقت به اعماق اقیانوسها سفر میکنی بابا.......
واجب شد امشب بریم رو همون صندلی پارک بشینیم و زار زار گریه کنیم بابا....
من دیگه واسه تو چکار کنم بابا؟

هیوا سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:56 ب.ظ http://www.hivavb.blogsky.com

میشه ازتون خواهش کنم لینک منو بگذارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد