سلام
امروز چند روزه که حالم ای بدک نیست . دیگه خیلی کمتر بیادت می افتم فقط امیدوارم که دیگه از یادم بری و هیچوقت برنگردی
راستی چرا ما آدما اینقدر زود دل می بندیم و دیر دل میکنیم
چرا وقتی یکی به ما بد میکنه بیشتر دوستش داریم و یادش می افتیم؟؟؟
من دیگه از امروز تصمیم خودم رو گرفتم

دیگه سعی میکنم زیاد بهت فکر نکنم
مگه تو بیاد من و اشکای من هستی؟؟؟ مگه تو اصلا یه ذره از محبتایی که بپات ریختم رو یادت هست؟؟
پس چرا من همه ش خودم رو بکشم و بیاد تو باشم؟؟؟

واقعا میگم ها!!!!!!! چرا باید اینطور باشه؟؟؟
اینقدر تنها بشین تا جونت در بره دیگه هم دوستت ندارم به هیچ عنوان

میدونم یه روز برمیگردی چون از من بهتر هیچ کجای دنیا گیرت نمیاد
ولی
دیگه دیره عزیز
دیگه دیره

الآنشم که برگردی ها دیگه عمرا تحویلت بگیرم عمرا

تصمیم خودمو گرفتم تو هم منو خوب میشناسی وقتی تصمیم بگیرم دیگه محاله ممکنه که منصرف بشم
تو هم هی بزن تو سر خودت کیه که برگرده


نظرات 4 + ارسال نظر
فرامرز یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 07:24 ب.ظ http://farasolove.blogsky.com

سلام داداشم ...آن لحظه که عشق شکل میگیرد باید به فردا هم فکرکرد تا روز که باید جدا شویم ای کاش را در گوش هم زمزمه نکینیم ...آری عشق عسل است اما به طعم زهر ...شاد باشی داداشم

م ح ب جمعه 3 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 03:59 ب.ظ

تا جون داری عاشق شو ودل بر کن چون وقتی جون از کونت دربره دیگه فرصتی برای این گوه خوری ها نخواهی داشت
م ح ب


دریا ی عشق ساحل ندارد کون گشاد پارو بزن

[ بدون نام ] جمعه 3 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 04:03 ب.ظ


بردرقصر سلیمان نبی حک کردن

رب الارباب همه عالمیان -ع ب ا س- است

ویروس داره نخونش

فرهاد یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:35 ب.ظ

خیال نکن نباشی بدون تو میمیرم گفته بودم عاشقم حرفمو پس میگیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد